واژگار

arabesque

انگلیسی
1786, "Moorish or Arabic ornamental design," from French arabesque (16c.), from Italian arabesco, from Arabo "Arab" (see Arab), with reference to Moorish architecture. In reference to an ornamented theme or passage in piano music it is attested by 1853, originally the title given in 1839 by Robert Schumann to one of his piano pieces ("Arabeske in C major"). As a ballet pose, first attested 1830. The name arabesque applied to the flowing ornament of Moorish invention is exactly suited to express those graceful lines which are their counterpart in the art of dancing. ["A Manual of the Theory and Practice of Classical Theatrical Dancing," 1922]

arabesque1

واژه‌ای مأخوذ از «عرب» در زبان‌های اروپایی و به مفهوم عام «عرب‌وار» و یا خصوصاً «نقش عربی» که در توصیف کلی انواع نقوش و نگاره‌های به‌وام‌گرفته‌شده از هنرهای ساسانی و بیزانسی و اسلامی در مغرب‌زمین به کار رفت؛ نقوش و نگاره‌هایی که پیشینه‌شان به زمان‌هایی بس دورتر می‌پیوسته و تنوع و پراکندگی‌شان چنان‌که در پژوهش‌های اخیر معلوم گردیده به سه مرکز مذکور محدود و موقوف نمی‌شده، بلکه از اروپای شمال‌غربی تا آسیای میانه و جنوب‌غربی را فرامی‌گرفته است. به هر صورت، واژه‌ی اسلیمی در زبان‌های مغرب‌زمین مشتمل است بر انواع نگاره‌های گیاهی ــ تاکی، نخلی، کنگری ــ با ساقه و برگ و گاهی گل درهم‌تابیده، و خطوط گردان و متوازی و متقارن که به‌طور مکرر با هم متقاطع و یا در پی یکدیگر دوان شده‌اند؛ و نیز شکل‌های هندسی راست‌خط و گره‌بندی‌های زاویه‌دار؛ و سرانجام آن همه آمیخته به تصاویر پرندگان و جانوران و آدمیان نقش‌پردازی شده؛ و حال اینکه در فارسی عناصر و اجزای این نگاره‌ها از یکدیگر متمایز شده و نام‌های جداگانه‌ای یافته‌اند که همه در زبان‌های اروپایی نیامده است، چون: اسلیمی طوماری، خرطوم‌فیلی، ماری، دهان‌اژدری، ختایی و ختاییِ اسلیمی، و چنگ‌وگره و بوته‌جقه و جز آن.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
نقشی گسترنده و متشکل از نقش‌مایه‌های هندسی یا نقش‌مایه‌های گیاهیِ برساو (stylized) که در هنرهای جهان اسلام متداول بوده و از آنجا به فرهنگ‌های دیگر وارد شده و صور گوناگون یافته است
در معماری ایران در دوران اسلامی، عربانه بر دو نوع است: عربانه‌ی گیاهی که اسلیمی و ختایی نام دارد؛ و عربانه‌ی هندسی که گره نام دارد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم احمد محمد عيسي»
«معجم عاصم محمد رزق»
«معجم عفيف البهنسي»
«معجم علی ثوینی»
در منابع اروپایی، عموم نقوش خاص معماری اسلامی را عربانه (آرابسک) می‌خوانند و آن را بر دو قسم عربانه‌ی هندسی و عربانه‌ی گیاهی می‌دانند. عربانه‌ی گیاهی همان نقوش اسلیمی و ختایی است
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
عربانه،شیوه‌ی تزیینی اسلامی، نقش تزیینی مرکب از پیچ‌وخم‌های متعدد
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است باen Arabian ornament

arabesque2

اصطلاح در نقاشی اروپایی به معنی خطی نظری که سراسر متن تصویر را دورگیری (دم‌گیری) می‌کند و آن را از زمینه مجزا می‌نمایاند.
«فرهنگ مرزبان - معروف»