واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
میانتالار
فارسی
{ معادل }
en
atrium
2
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
hall
3
تالاری که در مرکز بنا قرار میگیرد و به فضاهای دیگر راه دارد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
تیمچه در بازارهای سنتی معمولاً مرکب است از یک تالار میانی و چندین حجره در دو آشکوب در پیرامون آن.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»