واژگار

پیش‌اتاق

فارسی
اتاقی در جوار تالار یا اتاقی بزرگ‌تر که در حکم مقدمه یا اتاق انتظار آن است.
وزیران در پیش‌اتاق نشسته و منتظر تشکیل جلسه‌ی هیئت دولت بودند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است بافا پشتو
مترادف است بافا پیشتو