واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
زبَررِواق
فارسی
{ معادل }
en
gallery
1
رِواق مانندی مشرف بر فضایی بزرگ مانند تالار یا حیاط
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
برخی از نیوشگاهها زبررواقهایی دارد که بر نشینگاه اصلی تالار و صحنهی آن مشرف است. زبررواق کلیسا معمولاً بر روی راههها قرار میگیرد و موجب میشود سقف راههها کوتاهتر از سقف شبستان کلیسا باشد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
loggia
1
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»