واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
وجه
فارسی
{ معادل }
en
front
1
نمای بنا از حیث ربط آن به جلو و عقب بنا یا به جهات جغرافیایی؛ مثلاً وجه جنوبی و وجه پشتی.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
اگر بخواهیم دربارهی نسبت نمای بنا با جهات جغرافیایی، یا نسبت آن با ناظر، سخن بگوییم، از واژهی «وجه» استفاده میکنیم.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»