واژگار

خلوت‌خانه

فارسی
در هتل‌ها و سراها، درنگاهی آراسته برای کناره‌گیری از جمع در مهمانی‌ها، خلوت‌گزینی و استراحت، یا گفت‌وگوی خصوصی
«امین‌السلطان به کار مجلس و مجلسیان می‌پردازد و جمعى از معممین مجلس را در مجلس خلوت‌خانه‌ی امین‌السلطنه، که با وی نسبت دارد، در سه ساعت از شب گذشته ملاقات خصوصی می‌کند.» ــ یحیی دولت‌آبادی، حیات یحیی. دعوت‌خانه و خلوت‌خانه هر دو در خدمت مهمانان است؛ با این تفاوت که دعوت‌خانه محل پذیرایی و خورانیدن و نوشانیدن است و خلوت‌خانه محل خلوت کردن و استراحت و گفت‌وگوی خصوصی.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا بست۱
مترادف است بافا خلوتگاه