واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
boutique
انگلیسی
boutique
2
{ معادل }
فا
غرفه
۳
هر دکان کوچک واقع در درون فروشگاههای بزرگ
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
غرفه معمولاً سقف مستقل ندارد و همهی غرفههای هر طبقه از فروشگاه بزرگ زیر سقف واحد آن طبقه قرار دارند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
boutique
1
{ معادل }
فا
کُربَک
دکانی آراسته برای خردهفروشی لباسهای باب روز، تجملات، زیورآلات، برخی از خوراکهای خاص، و مانند اینها برای مشتریان توانگر
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پیش از انقلاب، بوتیک نامبر وان، در خیابان ثریا (سمیه)، از معروفترین کربکهای تهران بود و به کیوان خسروانی، معمار مشهور، تعلق داشت.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
salon
4