واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
نمازگاه
فارسی
{ معادل }
en
prayer hall
تالاری در معبد برای عبادت، بهویژه عبادت جمعی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
مساجد بزرگ مناطق مرکزی ایران معمولاً دو نوع نمازگاه دارد: گنبدخانه و چهلستون.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
sanctuary
4
حرم مسجد که در آنجا نماز جماعت میگزارند و وارد شدن بدانجا شروطی دارد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
مساجد بزرگ مناطق مرکزی ایران معمولاً از نظر کالبدی دو نوع نمازگاه دارد: گنبدخانه و چهلستون.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
فا
مصلا