واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
ده
فارسی
{ معادل }
en
settlement
3
آبادی کوچک، روستای کوچک، یا مجتمع زیستی کوچک در مناطق غیرشهری
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
دههای پراکنده در بیابانهای مرکزی ایران مایهی حیات کاروانیانی بود که از بیابانها گذر میکردند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»