واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
نشست
فارسی
نشست
۱
{ معادل }
en
settlement
6
فرونشستن پی ساختمان
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
settlement
6
فرونشستن و پایین رفتن سطح بنا پس از احداث، بر اثر فشرده شدن مواد زمین در زیر آن
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و بیدقتی در اجرای ساختمان از عوامل اصلی نشست بناها در سالیان اخیر است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
نشست
۲
{ معادل }
en
consolidation
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
یکپارچگی
مترادف است با
فا
استحکام
مترادف است با
فا
تحکیم