واژگار

کلبه

فارسی
۱. خانه‌ای کوچک، معمولاً یک‌طبقه، در روستا یا حومه‌ی شهر، برای سکونت دائم یا موقت و تفریحی ۲. در اروپای قرون وسطا، خانه‌ی کارگران و کشاورزان و تهی‌دستان
۱. امروزه کلبه‌های دورافتاده در دل طبیعتْ محبوب بسیاری از گردشگران است. کومه کلبه‌ای است کوچک و خیلی ساده و لزوماً ساخته از ساخت‌مایه‌های بومی. در نزد ایرانیان، تصور کلبه معمولاً با کازه همراه است. ۲. کلبه در اروپای قدیم خانه‌ی رعیتی، معمولاً واقع در میان مزرعه، بود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا اتاقک