واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
اتاقک
فارسی
{ معادل }
en
cell
1
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
cubicle
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
cabin
2
اتاقی کوچک، و معمولاً موقت، برای سکونت کارگران در کارگاه یا دیدهبانی و مانند اینها
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
یکی از نخستین وظایف مدیر کارگاه ساختمانی احداث اتاقکی برای سکونت کارگران است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
lodge
2
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
stall
2
اتاق کوچک و محفظهمانند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
نصب اتاقک دوش در حمامها موجب صرفهجویی انرژی میشود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
cubicle
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
cabin
1
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
cabinet
2
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
حجره
۱
مترادف است با
فا
غرفهی کوچک
مترادف است با
فا
کلبه