واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
کدیز
فارسی
{ معادل }
en
booth
1
محفظهای برای خواندن یا نوشتن یک نفر، مثلاً در کتابخانه برای مطالعه و تحقیق، یا در حوزهی رأیگیری برای پر کردن برگهی رأی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
برخی از حوزههای رأیگیری انتخاباتْ کَدیزهایی دارد که هر رأیدهنده در آنها رأی خود را بهدور از چشم دیگران بر برگهی رأی مینویسد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
stall
3
صندلی یا نیمکتی که دستهها و پشتی بلندش آن را از پیرامونش جدا میکند
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
کدیز جایگاهی ویژه است که در کلیسا به روحانیان و همخوانان اختصاص دارد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»