واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
لچکی
فارسی
{ معادل }
en
pendentive
در معماری اروپایی، مثلّث کُروی که برای برپاساختن گنبد در زمینهی مربعمستطیل بر گوشههای آن بسته میشود.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
spandrel
1
fr
écoinçon
1
de
spandrille
1
ع
جانب العقد
۱
سطح سهگوش بین برونسوی قوس یا چفته و قاب (frame) آن، یا بین برونسوی دو قوس یا چفتهی مجاور و قاب آن
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در بسیاری از بناهای دورهی تیموریان و صفویان، لچکیها کاشیکاریشده است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل }
en
spandrel
1
سطح تقریباً مثلثشکل بین هر لنگه از چفته یا قوس و قاب آن
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
en
gable
3
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
pendentive
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
پُشتبَغَل
مترادف است با
فا
سنتوری
مترادف است با
فا
سهگوشی کنار شیروانی
مترادف است با
فا
سرپناه سهگوش
مترادف است با
فا
سقف سراشیب از دو سمت
مترادف است با
فا
طاسچه