واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
لچک
فارسی
{ معادل }
fr
écoinçon
1
لَچَک در نقش قالی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
spandrel
2
لچک در نقش قالی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
fr
écoinçon
2
de
spandrille
2
de
bogenzwickel
2
ع
جانب العقد
۲
در نقوش، سطح سهگوش بین نقوش منحنی و قاب آنها
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در نقش لچکترنج در کاشیکاری، گاه بین ترنج و لچکها را با خَتایی* (chinoiserie) پر میکنند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل }
en
spandrel
2
fr
écoinçon
2
de
spandrille
2
de
bogenzwickel
2
ع
جانب العقد
۲
در نقوش، سطح سهگوش بین نقوش منحنی و قاب آنها
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در نقش لچکترنج در کاشیکاری، گاه بین ترنج و لچکها را با خَتایی* (chinoiserie) پر میکنند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل }
en
spandrel
2
از آلتهای نقش
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»