واژگار

ستونگان

فارسی

ستونگان۱   اسم

یک ردیف ستون با فواصل منظم
ستونگان ممکن است تکیه‌گاه سقف یا تیر یا اسپر باشد یا سقف و تیر و اسپرها و چفته‌هایی آنها را به هم متصل نکرده باشد
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
یک ردیف ستون با فواصل مساوی
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»

ستونگان۲

فضایی متشکل از یک یا چند ستونگان که ممکن است سرپوشیده باشد یا نباشد
فرق ستونگان (۱) با ستونگان (۲) این است که اولی عنصری از بناست و دومی فضایی است متشکل از اولی.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»