واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
colonnade
volume_up
انگلیسی
colonnade
2
{ معادل }
فا
ستونگان
۲
فضایی متشکل از یک یا چند ستونگان که ممکن است سرپوشیده باشد یا نباشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
فرق ستونگان (۱) با ستونگان (۲) این است که اولی عنصری از بناست و دومی فضایی است متشکل از اولی.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
سُتونبَست
ساختمانی که در یک یا دو جانبش ستونگان داشته باشد
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
فا
تالار ستونبندیشده
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
arcaded
نوعی/مظهری است از
en
space type
colonnade
1
{ معادل }
فا
ردیف ستون
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
ستونگان
۱
یک ردیف ستون با فواصل منظم
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
ستونگان ممکن است تکیهگاه سقف یا تیر یا اسپر باشد یا سقف و تیر و اسپرها و چفتههایی آنها را به هم متصل نکرده باشد
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
صَفُّ الأعمدة
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
رِواق
«معجم عاصم محمد رزق»
{ معادل }
ع
صَفُّ الأعمدة
«معجم عفيف البهنسي»
{ معادل }
فا
ستونگان
۱
یک ردیف ستون با فواصل مساوی
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
فا
ردیف ستون
فا
ستونبندی
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
colonnaded
مشتمل است بر
en
arcuated lintel
نوعی/مظهری است از
en
space type
colonnade
3
{ معادل }
فا
ستونبست
بنایی که در یک یا چند جانبش ستونگان یا رواق داشته باشد.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
مجموعهی بناهای دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران ستونبست است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
رِواق
۱
گذرگاهی که در یک یا دو جانبش چفتگان (دیوارهای متشکل از چند ستون و چفتهی پیدرپی) داشته باشد
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
فا
ایوان ستوندار
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
terrace
1
مترادف است با
en
portico
1
نوعی/مظهری است از
en
space type
colonnade
4
colonnade
5