واژگار

نقشه

فارسی
تصویر دوبعدی از شیء؛ یعنی راست‌افکندی از یکی از سطوح شیء، یا برشی مسطح از آن، برای نشان دادن کلیات یا جزئیات و روابط اجزای درون شیء یا روابط آن با پیرامون، که امروز آن را بر اساس قواعدی فنیِ استانده بر صفحه‌ای از جنس کاغذ کدر یا شفاف یا بر صفحه‌ی رایانه ترسیم می‌کنند
نقشه در ایران پیشینه‌ای دراز دارد؛ اما تهیه‌ی نقشه بر کاغذ با قواعد بصری جدید از نیمه‌ی دوره‌ی قاجاریان آغاز شد. در قدیم، نقشه را بر کاغذ یا پوست، پارچه، سنگ، گچ، سطح زمین، و مانند اینها می‌کشیدند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا نقشه‌ی مسطحه