واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
platform
انگلیسی
platform
4
{ معادل }
فا
کفراه
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
platform
1
{ معادل }
فا
سکّو
فا
صفّه
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
سکّو
هر سطح مستوی یا کف، در محوطهی باز یا بسته، که از سطوح اطراف برجستهتر باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
صفه سکویی است که بنا بر روی آن مینشیند و از آنجا میتوان به اطراف نظر کرد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
مصطبة
ع
صفّة
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
ساحة
«معجم عفيف البهنسي»
{ معادل }
ع
دكة
ع
مصطبة
«معجم علی ثوینی»
{ معادل }
فا
کرسی
۱
سکویی که بنا بر روی آن قرار میگیرد
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
فا
سطحه
فا
سکّو
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
جزئی است از
en
building
1
platform
2
{ معادل }
فا
تختان
«فرهنگ مرزبان - معروف»
platform
3
{ معادل }
ع
ظلة
«معجم احمد محمد عيسي»
platform
5
{ معادل }
فا
جایگاه خطابه
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»