واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
site
انگلیسی
site
4
{ معادل }
فا
موقعیت
فا
مکان
پارهای از زمین که مکان استقرار یا احداث بنا یا محل وقوع رویدادی است
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
موقعیت شمسالعماره در خیابان ناصریه طوری بود که آن را سردر دولتخانه جلوه میداد. ایوان تخت مرمر مکان برگزاری مراسم سلام نوروزی ناصرالدینشاه بود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
location
1
مترادف است با
en
position
مترادف است با
en
situation
site
1
{ معادل }
فا
جایگاه ساختمان
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
زمین پروژه
فا
ساختگاه
پارهای از زمین از آن حیث که قرار است در آن ساختوساز شود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
ساختگاه/ زمین پروژهی بیمارستان شهر دو هکتار وسعت دارد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
مَوقِع
موقع أثري
«معجم عفيف البهنسي»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
building site
site
2
{ معادل }
فا
کاوشگاه
جایگاه حفّاری برای کشف آثار باستانی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
مقر
جایی که در آن، بنا یا تأسیسات یا مجموعهای از بناها و تأسیسات واقع است یا قرار است ساخته شود
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
مقر هستهای مهمی در نزدیکی شهر قرار گرفته است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ تصاویر }
site
3
{ معادل }
فا
سایت
فا
ساحت
زمینی کوچک یا بزرگ با عنایت به محل استقرار بنا یا بناها، معابر، محوطه، و سایر عناصر مصنوع یا طبیعی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
بنای Lشکل بیمارستان در گوشهی شمال غربی سایت/ ساحت قرار دارد و با چند معبر سواره و پیاده به درِ ورودی بیمارستان در جنوب محوطه مرتبط میشود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
site
5
{ معادل }
فا
مکان استقرار
موقعیت بنا یا ساختهای دیگر در زمین، شهر، یا سرزمین در نسبت با دیگر بناها، راهها، و مانند اینها
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
مکان استقرار بناهای عمومی در شهر باید با توجه به مسیرهای تردد و دسترسها انتخاب شود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
location
1
مترادف است با
en
location
2