واژگار

دیار

فارسی
محدوده‌ای از کره‌ی زمین که با مرزهای طبیعی، حقوقی، مالی، یا قراردادی معین شده باشد و ساکنان آن از جهت حکومت، قوم، قانون، زبان، و مانند اینها با هم پیوند داشته باشند
در سخن از دوران پیشامدرن، بهتر است به جای کشور بگوییم سرزمین/ مُلک/ بروبوم/ دیار.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»