واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
roof
انگلیسی
roof
4
{ معادل }
فا
پوشاندن
۳
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
roof
1
{ معادل }
فا
بام
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
بام
۱. رُویهی فوقانیِ آخرین سقف بنا ۲. آخرین سقف بنا
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
۱. در قدیم، بام بسیاری از خانهها محل خشکاندن میوه و تهیهی خشکبار بود. ۲. هنگامی به آخرین سقف بنا بام میگویند که بخواهند از فرم خارجی یا روکش آن سخن بگویند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
سَطح
سطح البناء
«معجم عفيف البهنسي»
{ معادل }
ع
ظلة
ع
بام
«معجم علی ثوینی»
{ معادل }
فا
بام
فا
سقف
۱
فا
پوشش سقف
فا
آسمانه
۴
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
roofing
1
roof
2
{ معادل }
فا
سقف
۲
سایهبان یا پوششی در محوطهی باز برای سرپوشیده کردن محوطه یا محفوظ داشتن چیزهایی در زیر آن
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
صحن مسجد را با سقفی متحرک سرپوشیده کردهاند. بر تپهی باستانی سقفی زده بودند تا آن را از باران محفوظ دارند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
طاق زدن
(بهعنوان فعل)
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
roof
3
{ معادل }
فا
سقف ساختن
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
roofing
1