واژگار

پنجره‌ی بیرون‌نشسته

فارسی
پنجره‌ای که سراسر بخش بیرون‌نشسته‌ای از ساختمان را فرامی‌گیرد.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«فرهنگ مرزبان - معروف»
پنجره‌ای که، به شکل بخشی از استوانه یا منشور یا مانند اینها، از بدنه‌ی بنا بیرون نشسته باشد
با توجه به تعریف دهانه، پنجره‌ی بیرون‌نشسته همواره مکرر است؛ یعنی دو یا چند پنجره در درون دهانه‌ها در یک ردیف قرار می‌گیرند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»