واژگار

eye

انگلیسی

eye3

گردی کوچک در میان طوماری سرستون ایونیایی که نیز نقطه‌ی شروع گردش طوماری است.
«فرهنگ مرزبان - معروف»

eye1

«فرهنگ مرزبان - معروف»
«معجم احمد محمد عيسي»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

eye2

«فرهنگ مرزبان - معروف»

eye4

چشم حرف در خوشنویسی چون و، ف، ق
«فرهنگ مرزبان - معروف»