واژگار

حیاط

فارسی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
زمینی باز در کنار، در میان، یا محیط بر یک یا چند بنا
در بسیاری از خانه‌های اعیانی اواخر دوره‌ي قاجاریان، حیاطْ میان‌سرا نیست؛ بلکه بنا در میان حیاط نشسته است. در گویش خراسانی و تاجیکی، به حیاط «حولی» می‌گویند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
زمینی باز در کنار، در میان، یا محیط بر یک یا چند بنا
در بسیاری از خانه‌های اعیانی اواخر دوره‌ی قاجاریان، حیاطْ در درون بنا نیست؛ بلکه بنا در درون حیاط نشسته است. در گویش خراسانی و تاجیکی، به حیاط «حولی» می‌گویند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
زمینی باز در کنار، در میان، یا محیط بر یک یا چند بنا
حیاط اطراف بیمارستان موجب می‌شود بنای بیمارستان از شلوغی خیابان‌های اطراف در امان بماند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
محوطه‌ای روباز، معمولاً در میانه‌ی بنا
-
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است بافا جسم مرکّب
مترادف است بافا محوطه
مترادف است بافا عرصه
مترادف است بافا مرکب