واژگار

shop

انگلیسی
shop (n.) c. 1300, "booth or shed for trade or work," perhaps from Old English scoppa, a rare word of uncertain meaning, apparently related to scypen "cowshed," from Proto-Germanic *skoppan "small additional structure" (source also of Old High German scopf "building without walls, porch," German dialectal Scopf "porch, cart-shed, barn," German Schuppen "a shed"), from root *skupp-. Or the Middle English word was acquired from Old French eschoppe "booth, stall" (Modern French échoppe), which is a Germanic loan-word from the same root. Meaning "building or room set aside for sale of merchandise" is from mid-14c. Meaning "schoolroom equipped for teaching vocational arts" is from 1914, American English. Sense of "matters pertaining to one's trade" is from 1814 (as in talk shop (v.), 1860).

shop2   noun

بنایی که در آن چیزی را می‌سازند یا تعمیر می‌کنند
امروزه نشانه‌ی آغاز محدوده‌ی شهرها در ایران تعمیرگاه‌های خودرو و کارگاه‌های تأسیسات در مدخل شهر است.‏
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
نوعی/مظهری است ازen organization

shop1   noun

بنایی کوچک برای فروش نوعی کالا یا عرضه‌ی نوعی ‏خدمت‏
در یک سوی کوچه، چند دکان/ ‏مغازه‌ی سبزی‌فروشی و ‏خواربارفروشی و سلمانی و کفاشی ‏قرار دارد.‏
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم عاصم محمد رزق»
«معجم علی ثوینی»
همچنین بنگرید بهen store1
همچنین بنگرید بهen store2
همچنین بنگرید بهen store3
همچنین بنگرید بهen store4

shop3   noun

اتاق یا تالاری در مدرسه که در آن ساختن یا تعمیر چیزهایی را می‌آموزند
بخش مهمی از هنرستان‌های فنی به کارگاه اختصاص دارد.‏
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen shop class
نوعی/مظهری است ازen organization