واژگار

چشم‌انداز

فارسی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«فرهنگ مرزبان - معروف»
«فرهنگ مرزبان - معروف»
بخشی از منظر (۱) که در دامنه‌ی دید انسان قرار داشته باشد و بتوان آن را در یک نظر دید
از ایوان امامزاده‌ی ابیانه، چشم‌انداز کوه‌های اطراف روستا پیداست.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
بوم‌رخِ چشم‌نواز، به‌ویژه با عناصر طبیعی مانند گیاه و آب
کوشک بر فراز تپه بر چشم‌انداز دل‌انگیز تپه‌ها و بیشه‌ها مشرف بود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است بافا منظره
مترادف است بافا دورنما
مترادف است بافا نما۱