واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
pavilion
انگلیسی
pavilion
2
{ معادل }
فا
آلاچیق
کوشکِ سبُک و یک آشکوبه، با ستون و سقف چوبی
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در سالهای اخیر، ساختن آلاچیق در پارکهای تهران متداول شده است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
آلاچیق
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
garden house
مترادف است با
en
gazebo
1
مترادف است با
en
kiosk
3
pavilion
1
{ معادل }
فا
کوشک
فا
کلاهفرنگی
کلاهفرنگی در معماری
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
فا
کوشک
فا
کلاهفرنگی
بنایی معمولاً نیمهباز و با طرح متقارن و چندپهلو که در وسط حیاط، باغ، یا پارک قرار میگیرد و ممکن است یک یا چندآشکوبه باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در دورهی قاجاریه، به کوشک درون باغها و محوطهها کلاهفرنگی میگفتند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
کوشک
کاخ کوچک و منفرد، با طرح برونگرا، که معمولاً در درون باغ قرار میگیرد
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل }
فا
کلاهفرنگی
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
gazebo
2
مترادف است با
en
arena
1
مترادف است با
en
kiosk
5
نوعی/مظهری است از
en
building type
pavilion
3
{ معادل }
فا
سراپرده
خیمهی آراسته
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
سراپرده خیمهای مزیّن و مجلل است که آن را در وسط محوطهی باز برپا میکنند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ تصاویر }
pavilion
4
{ معادل }
فا
غرفه
۲
بنایی معمولاً موقت برای نمایش آثار مربوط به کشور یا شرکت یا گروهی معیّن در نمایشگاههای بزرگ
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
در دورهی ناصرالدینشاه، غرفهی ایران در نمایشگاه سال ۱۸۷۳ وین را طوری ساخته بودند که نمایندهی فرهنگ و معماری ایران باشد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ تصاویر }
pavilion
5
{ روابط }
مترادف است با
en
annex
pavilion
6
{ معادل }
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
arena
2
مترادف است با
en
garden
5
مترادف است با
en
arena
1
pavilion
7
{ معادل }
فا
بالکن مسقّف جلوخان
{ تصاویر }