واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
catwalk
انگلیسی
catwalk
4
{ معادل }
فا
پیادهروِ برجسته
گذرگاهی مخصوص پیادگان که کف آن از اطراف بلندتر باشد و از میان تأسیسات صنعتی، گیاهان، و مانند اینها بگذرد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پالایشگاه کهنه را به موزه تبدیل کرده بودند؛ پیادهرو برجستهای از میان آن میگذشت و تماشای تأسیسات آن را ممکن میکرد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
footway
4
مترادف است با
en
walkway
2
catwalk
1
{ معادل }
فا
راهرو هوایی
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
راهروِ آویخته
فا
تکگذر
فا
آدمرو
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
skywalk
مترادف است با
en
skyway
catwalk
2
{ معادل }
فا
پیادهرو
۲
معبر پیاده در کنار سوارهرو در پل
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پلهای بزرگراههای تهران فاقد پیادهرو مناسب است
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
catwalk
3
{ معادل }
فا
پل غلامگرد
پل پیادهی باریک بر فراز و در پیرامون صحنهی تماشاخانه و مانند آن
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پل غلامگرد در تماشاخانهها برای تنظیم تأسیسات و نورپردازی صحنه بهکار میرود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»