واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
مجموعه
فارسی
مجموعه
۱
{ معادل }
en
complex
1
گروهی از چند بنا یا محوطه، که ممکن است یک یا چند نوع کارکرد داشته باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
۱. ارسن شاه نعمتالله ولی در طی چهارصد سال پدید آمده است. ۲. مجموعهی هرم خوفو، در جیزه، شامل هرم خوفو، معبد وادی، و ابوالهول است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
فا
اَرسَن
مجموعه
۲
{ معادل }
en
aggregate
2
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
توده
مترادف است با
فا
انبوه
مجموعه
۳
{ معادل }
en
system
3
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
دستگاه
۲
مترادف است با
فا
سیستم
مترادف است با
فا
سازمان