واژگار

complex

انگلیسی
complex (n.) 1650s, "a whole comprised of interconnected parts," from complex (adj.). Latin completus as a noun meant "a surrounding, embracing, connection, relation." Psychological sense of "connected group of repressed ideas" was established by C.G. Jung, 1907.

complex1

«فرهنگ مرزبان - معروف»
گروهی از چند بنا یا محوطه، که ممکن است یک یا چند نوع کارکرد داشته باشد
۱. ارسن شاه نعمت‌الله ولی در طی چهارصد سال پدید آمده است. ۲. مجموعه‌ی هرم خوفو، در جیزه، شامل هرم خوفو، معبد وادی، و ابوالهول است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen building group
نوعی/مظهری است ازen building type

complex2

گروهی از چند اتاق یا فضا که با هم ترکیبی منسجم ساخته باشند
در معماری مناطق مرکزی ایران، دستگاهِ درآیگاهِ بناهای بزرگ متشکل است از جلوخان، سردر، هشتی، دهلیز.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

complex3

در معماری عثمانی، مجموعه‌ای متشکل از بناهای متعدد عمومی از قبیل مدرسه، حمام، آش‌خانه معمولاً بر گرد یک مسجد بزرگ
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»

complex4

«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»