واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
construction
انگلیسی
construction
1
{ معادل }
فا
ساختمان
۳
فا
احداث
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
ع
إنشاء
ع
كرستة
«معجم علی ثوینی»
{ معادل }
فا
ساختمان
۳
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
building
3
construction
2
{ معادل }
فا
ساخته
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
structure
1
construction
3
{ معادل }
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
assemblage
مترادف است با
en
collage
construction
4
{ معادل }
فا
ساختمان
۴
هنر و فن و دانش ساختمان
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
ساختمان جزو دروس اصلی دورههای کارشناسی مهندسی معماری است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
هنر سازندگی
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
construction
5
{ معادل }
فا
تشکیلات کارگاهی
فا
امور کارگاهی
مدیریت تشکیلات کارگاهی از جنبههای مهم ساختمان است.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
همهی کارهای ساختمانیای که در محل احداث بنا انجام میگیرد، از آمادهسازی زمین گرفته تا خاکبرداری و برپا کردن بنا و نازککاری و نصب تأسیسات آن
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»