واژگار

impost

انگلیسی
French imposte, from Italian imposta, from Latin, ‎feminine past participle of impōnere, to place upon; see ‎IMPOSE Middle English imposen, from Old French ‎imposer, alteration (influenced by poser, to put, place) of ‎Latin impōnere, to place upon : in-, on + pōnere, to place‎

impost1   noun

محل اتکای هر یک از دو سر قوس بر پایه‌های جانبی.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
جای شروع انحنا در قوس و چفته و طاق
به‌جز در چفته‌ی لنگ، پاکار دو لنگه‌ی همه‌ی چفته‌ها هم‌ترازند.‏
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۱»
«معجم احمد محمد عيسي»
«معجم عفيف البهنسي»
جای شروع انحنای قوسِ چفته
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen spring1
مترادف است باen springer1
مترادف است باen springing1
جزئی است ازen arch2
همچنین بنگرید بهen pitch2
همچنین بنگرید بهen spandrel1
همچنین بنگرید بهen spandrel3
همچنین بنگرید بهen springing line
همچنین بنگرید بهen rise1

impost2   noun

پاکارِ طاق
برای مهار کردن نیروی کششی چفته، پاطاق‌های برخی از بناها را با تیر ‏چوبی به هم می‌بستند.‏
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۱»
پاکارِ طاق
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است باen spring2
مترادف است باen springer2
مترادف است باen springing1
مترادف است باen springing2
جزئی است ازen vault1
همچنین بنگرید بهen two-hinged arch
همچنین بنگرید بهen spandrel3