arch volume_up انگلیسی
Etymology: Middle English, from Old French arche, from Vulgar Latin *arca, from Latin arcus
arch2 noun { معادل } «فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل } خط منحنی تشکیلشده از یک یا چند کمان برای ترسیم یا طراحیِ ساختههای منحنی در معماری
مثالِ کاربرد واژه در جمله: ” هر لنگهی قوس تیزهدار معمولاً از دو یا چند کمان تشکیل میشود.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل } «معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل } «معجم عاصم محمد رزق»
{ معادل } «معجم علی ثوینی»
{ معادل } خط منحنی متشکل از یک یا چند کمان برای ترسیم یا طراحی ساختههای منحنی در معماری. قوس را اگر بسازند، به آن چفته میگویند
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
arch1 noun { معادل } «فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل } خط منحنی بسیط، پارهای از دایره یا دیگر مقاطع مخروطی
مثالِ کاربرد واژه در جمله: ” کمان دایره یک مرکز و کمان بیضی دو مرکز دارد.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل } «معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل } مثالِ کاربرد واژه در جمله: ” قوس دایره“
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
arch3 noun { معادل } «فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل } قوسی که آن را ساخته باشند
مثالِ کاربرد واژه در جمله: ” چفتهی ایوان جنوبی مسجد جامع اصفهان تیزهدار است.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل } «معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل } قوسی که آن را ساخته باشند
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ معادل } سازهای برای پوشاندن درگاهها که به فشار کار میکند
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
arch4 noun { معادل } «فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل } مجموعهی یک چفته و پایههای آن
مثالِ کاربرد واژه در جمله: ” چهارطاقی متشکل از چهار طاق و یک گنبد است.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
arch5 verb { معادل } پوشاندن فضا با طاق یا سقف مدور؛
بستن دهانه با چفته
مثالِ کاربرد واژه در جمله: ” در معماری ایرانی، برای طاق زدن/ طاق بستن روی پایهی مربع، معمولاً مربع را به هشتگوش سپس شانزدهگوش تبدیل میکنند.
پایههای پل خسرو را در دورهی ساسانیان ساختند اما هرگز بر روی آن طاق نزدند/ طاق نبستند.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
arch6 { معادل } «معجم احمد محمد عيسي»