واژگار

floor

انگلیسی

floor2

در مقابل سقف، سطح افقی زیرین هر فضا که انسان و اثاث بر آن قرار می‌گیرد.
با توجه به غالب بودن حرکت انسان در جهت افقی، کف مهم‌ترین سطح در هر فضاست.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

floor1

«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم عفيف البهنسي»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است باen story
مترادف است باen flat4
مترادف است باen level2

floor3

در بناهای دو یا چندطبقه، به‌ویژه در سخن از سازه و ساختمان و جنبه‌های فنی معماری، کفی که سقف طبقه‌ی پایین باشد
در تداول فارسی، در خصوص طبقات میانیِ بناهای چندطبقه که کف هر طبقه سقف طبقه‌ی زیر آن است، گاهی به آنچه در انگلیسی از «کف» مراد می‌شود سقف می‌گویند. نمونه‌ی آن hollow-tile floor است که در فارسی به آن سقف تیرچه‌بلک می‌گوییم.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»