واژگار

خانه

فارسی

خانه۵

در میناکاری شطرنجی هر کدام از خانه‌ها
«فرهنگ مرزبان - معروف»
۱. هریک از قطعات شبکه در شبکه‌های شطرنجی، مانند شبکه‌ی شطرنجی شهر ۲. هریک از قطعات کوچک و تکراری در ترکیب‌های مشبک در معماری
۱. هریک از خانه‌های شبکه‌ی شهری محله‌ی یوسف‌آباد تهران در بین چهار خیابان یا کوچه‌ی راست محاط است. ۲. در یکی از خانه‌های نمای کندومانند کاخ پست‌خانه‌ی تهران مجسمه‌ی زنبوری نهاده‌اند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

خانه۱

نوعی از منزل و واحد سکونت، به‌ویژه برای سکونت خانواده، به‌نحوی که بنای آن حاوی بیش از یک یا دو واحد سکونت نباشد
در خانه، علاوه بر داشتن حیاط، پیوند ساکنان با زمین بسیار مهم است. از همین‌روست که حتی پارمان‌های حیاط‌دار، که حیاط آنها در طبقات بالا یا بر بام است، خانه شمرده نمی‌شود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
بنایی که محل استقرار وسیله یا دستگاهی معین، یا عرضه‌ی خدماتی معین، یا مکان شرکت و مؤسسه‌ای باشد
قهوه‌خانه محل عرضه‌ی قهوه و خدماتی مانند آن است؛ چاپ‌خانه محل استقرار دستگاه‌های چاپ و عرضه‌ی خدمات چاپ؛ و قورخانه محل ساختن سلاح و نگهداری آن.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است بافا خانه۴

خانه۲

منزلی که در آن، گروهی که با هم پیوندی معین دارند، مثلاً گروهی از دانشجویان یا اعضای انجمن‌های دینی، با هم سکونت می‌کنند
خانه به این معنی معمولاً در ترکیبی اضافی به‌کار می‌رود، مانند خانه‌ی بانوان، خانه‌ی دانشجویان، خانه‌ی راهبگان، خانه‌ی سالمندان؛ وگاهی به‌صورت مقلوب، مانند سربازخانه.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

خانه۳

بنایی ویژه‌ی مؤسسه‌ای برای عرضه‌ی خدمات به صنف یا اهل حرفه‌ای معین؛ و نیز بنایی که به کاری معین اختصاص یافته باشد که نیازمند سکون و آرامش باشد
خانه‌ی معلم مؤسسه‌ای است حاوی خدمات باشگاهی و اقامتگاهی به معلمان؛ خانه‌ی سینما و خانه‌ی موسیقی خدماتی به اهل حرفه‌های سینما و موسیقی می‌دهد و متکفل امور صنفی مربوط به این دو است؛ خانه‌ی عبادت تعبیری دیگر از معبد است، یعنی بنایی که به عبادت و نیایش اختصاص دارد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

خانه۴

بنایی که محل استقرار وسیله یا دستگاهی معین، یا عرضه‌ی خدماتی معین، یا مکان شرکت و مؤسسه‌ای باشد
قهوه‌خانه محل عرضه‌ی قهوه و خدماتی مانند آن است؛ چاپ‌خانه محل استقرار دستگاه‌های چاپ و عرضه‌ی خدمات چاپ؛ و قورخانه محل ساختن سلاح و نگهداری آن.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است بافا خانه۱