واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
قوس
فارسی
قوس
۱
اسم
{ معادل }
en
arch
2
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
arch
2
fr
arche
2
de
bogen
2
it
arco
2
ع
قوس
۲
خط منحنی تشکیلشده از یک یا چند کمان برای ترسیم یا طراحیِ ساختههای منحنی در معماری
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
هر لنگهی قوس تیزهدار معمولاً از دو یا چند کمان تشکیل میشود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل }
en
arch
2
خط منحنی متشکل از یک یا چند کمان برای ترسیم یا طراحی ساختههای منحنی در معماری. قوس را اگر بسازند، به آن چفته میگویند
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
{ روابط }
مترادف است با
فا
کمان
مترادف است با
فا
طاق
۱
مترادف است با
فا
چفت
مترادف است با
فا
چفد
مترادف است با
فا
چفته
۱
مترادف است با
فا
سَفت
همچنین بنگرید به
فا
چفته
۱
قوس
۲
{ معادل }
en
arch
3
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
arch
3
سازهای برای پوشاندن درگاهها که به فشار کار میکند
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
چفته
۱
مترادف است با
فا
طاق
۱
مترادف است با
فا
چفت
مترادف است با
فا
چفد
مترادف است با
فا
سَفت
قوس
۳
{ معادل }
en
arch
1
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
قوس دایره
“
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
کمان