واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
رِواق
فارسی
رِواق
۱
اسم
{ معادل }
en
arcade
2
گذرگاهی که در یک یا دو سو چفتگان داشته باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
صحن شاه عباسی و صحن حسینیه در مزار شاه نعمتالله ولی با رواق از هم جدا شدهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
{ معادل }
en
terrace
1
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
colonnade
3
گذرگاهی که در یک یا دو جانبش چفتگان (دیوارهای متشکل از چند ستون و چفتهی پیدرپی) داشته باشد
«واژهنامهی معماری جهان اسلام»
رواق
۱
{ معادل }
en
porticus
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
portico
1
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
en
arcade
2
گذرگاهی نیمهباز (semi-open) که در یک یا دو سو چفتگان داشته باشد.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
صحن شاه عباسی و صحن حسینیه در مزار شاه نعمتالله ولی با رواق از هم جدا شدهاند.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
portico
1
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ معادل }
en
porch
3
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
فا
سرسرا
۱
مترادف است با
فا
ایوان
۲
مترادف است با
فا
رواق ورودی
رِواق
۲
اسم
{ معادل }
en
arcade
3
نوعی از رواق (۱) که در یک یا دو سوی آن دکان یا فروشگاه یا فضای بستهی دیگری باشد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
رواقی گرداگرد میدان نقش جهان را فراگرفته است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
رواق
۲
{ معادل }
en
arcade
3
نوعی از رواق که در یک یا دو سوی آن دکان یا فروشگاه یا فضای بستهی دیگری باشد.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
رواقی گرداگرد میدان نقش جهان را فراگرفته است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
portico
2
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
en
archway
6
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»