واژگار

foreground

انگلیسی
پیش‌زمینه (نقّاشی، صحنه)
«فرهنگ مرزبان - معروف»
در مقابل پس‌زمینه، سطح یا بخشی از ترکیبی که به ناظر نزدیک‌تر است و پاره‌ای از تصویر در پشت آن، دورتر از ناظر، قرار دارد یا ناظر آن را دورتر از خود تصور می‌کند
در عکسی که از این بنا منتشر شده است، کوه در پس‌زمینه‌ی بنا و جوی در پیش‌زمینه‌ی آن دیده می‌شود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
همچنین بنگرید بهen background2