واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
relief
انگلیسی
relief
1
{ معادل }
فا
نقشبرجسته
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ معادل }
ع
حفر
«معجم احمد محمد عيسي»
{ معادل }
ع
نتوء
نقش أو نحت نافر
«معجم عفيف البهنسي»
{ تصاویر }
{ روابط }
مترادف است با
en
relievo
relief
2
{ معادل }
فا
برجستهنمایی
برجستهنمایی در نقاشی
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ تصاویر }
relief
3
{ معادل }
فا
نقشهی عوارض زمین
«فرهنگ مرزبان - معروف»
{ تصاویر }