bazaar (n.)
1580s, from Italian bazarra, ultimately from Persian bazar (Pahlavi vacar) "a market," from Old Iranian *vaha-carana "sale, traffic," from suffixed form of PIE root *wes- (1) "to buy, sell" (see venal) + PIE *kwoleno-, suffixed form of root *kwel- (1) "revolve, move round; sojourn, dwell."
نوعی از بازار (۲) در ایران و جهان اسلام، مکانی دائمی برای خریدوفروخت، متشکل از سلسلهای از دکانها که در یک یا دو سوی معبری سرپوشیده یا روباز قرار دارد
”در شهرهای کهن ایران، بازار علاوه بر مرکز فروش و توزیع کالا و خدمات، مرکز تولید کالا نیز بوده است.“