haunch volume_up
Middle English haunche, from Old French hanche, from Frankish hanka
haunch1 noun
یک نیمه از دو نیمهی متقارن قوس یا چفته که در میان رأس (apex) و پاکار قرار دارد
”در معماری ایرانی، نام بسیاری از قوسها از تعداد کمانهای هر لنگهی آنها گرفته شده است.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
haunch2 noun
خمیدگی میان هر نیمقوس که بیشترین رانش را تحمل میکند.
«فرهنگ مرزبان - معروف»
قسمتی از قوس یا چفته که بلافاصله در بالای پاکار قرار دارد
”کمانِ شانههای قوس معمولاً تندتر از کمان تاج قوس است.“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۱»
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»