استفاده از محتوای واژگار تنها در کاربردهای مشابه و غیر تجاری مجاز است.
برای استفاده‌های دیگر با نوروزگان تماس بگیرید.
واژگارrib
انگلیسی
Old English ribb "rib," from Proto-Germanic *rebjan (source also of Old Norse rif, Old Saxon ribbi, Old Frisian ribb, Middle Dutch, Dutch ribbe, Old High German ribba, German Rippe), which is perhaps literally "a covering" (of the cavity of the chest), from PIE *rebh- "to roof, cover" (source also of Greek ereptein "to roof," Old Church Slavonic rebro "rib, reef"), with a semantic development to "rib" in Germanic and Slavic, but Boutkan considers this doubtful. As an item of food from early 15c. Rib joint "brothel" is slang from 1943, probably in reference to Adam's rib (compare rib "woman, wife," attested from 1580s).
rib1
عضو خمیده‌شکل یا رگه‌ی برجسته که بر دهانه‌ی قوس یا در محل تقاطع طاق‌های گهواره‌ای احداث می‌شود و یا طاق را به بخش‌های کوچک تقسیم می‌کند و عموماً کاربرد ساختمانی و تقویتی و گاهی نیز تنها جنبه‌ی تزیینی دارد. از جهت کاربرد، قوس و طاق‌های قوسی بر تویزه اتکا می‌یابد. انواع تویزه در معماری اسلامی و گوتیک بسیار است
«فرهنگ مرزبان - معروف»
باریکه‌ای برآمده از سطح، که ممکن است سازه‌ای یا تزیینی باشد
”-“
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen groin1
جزئی است ازen vault1
همچنین بنگرید بهen branch
همچنین بنگرید بهen ribbed vault
همچنین بنگرید بهen ribbing1