واژگار

housing

انگلیسی

housing8

در ساختمان چوبی، به‌ویژه در کُنده‌ساخت، تورفتگی‌ای به‌صورت سطح منحنی مقعر که در زیر کنده‌ی بالایی بتراشند تا با رویه‌ی کُنده‌ی زیرین جُفت شود
قاشقی موجب افزایش سطح اصطکاک کُنده‌ی بالایی با کُنده‌ی زیرین می‌شود. درز کنده‌ها را معمولاً بتونه‌کشی می‌کنند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

housing1

بنا یا هر سرپناه دیگری که مکان سکونت دائم انسان باشد
شهر تهران گرفتار مشکل کمبود مسکن است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
نوعی/مظهری است ازen domestic architecture
همچنین بنگرید بهen housing3
همچنین بنگرید بهen housing4
همچنین بنگرید بهen housing5

housing2

مکان اقامت
ناچار شدم یک ماه پیش از شروع سال تحصیلی به شیراز بروم تا دنبال اقامتگاه بگردم.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen dwelling2
نوعی/مظهری است ازen domestic architecture
همچنین بنگرید بهen housing3
همچنین بنگرید بهen housing4
همچنین بنگرید بهen housing5

housing3

سیاست‌ها، مقررات، توسعه، و دیگر امور مربوط به احداث مسکن از منظری کلی
رئیس جمهور گفت مسکن‌سازی در رأس برنامه‌های دولت قرار دارد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
همچنین بنگرید بهen dwelling1
همچنین بنگرید بهen dwelling2
همچنین بنگرید بهen housing2
همچنین بنگرید بهen settlement1
همچنین بنگرید بهen settlement2
همچنین بنگرید بهen housing complex
همچنین بنگرید بهen housing1

housing4

«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen housing production
مترادف است باen housing project1
مترادف است باen housing development
همچنین بنگرید بهen dwelling1
همچنین بنگرید بهen dwelling2
همچنین بنگرید بهen housing2
همچنین بنگرید بهen settlement1
همچنین بنگرید بهen settlement2
همچنین بنگرید بهen housing complex
همچنین بنگرید بهen housing1

housing5

تهیه و احداث سرپناه؛ مثلاً برای پناهندگان و سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان
سرپناه‌سازی برای سیل‌زدگان خوزستان سرعت کافی نداشته است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen serviced housing
مترادف است باen sheltered housing
همچنین بنگرید بهen dwelling1
همچنین بنگرید بهen dwelling2
همچنین بنگرید بهen housing2
همچنین بنگرید بهen settlement1
همچنین بنگرید بهen settlement2
همچنین بنگرید بهen housing complex
همچنین بنگرید بهen housing1

housing6

سوراخ یا تورفتگی‌ای در چوب که برجستگی‌ای در قطعه‌چوبی دیگر (زبانه) در آن فرو رود و قفل‌وبست شود
اتصالات در گره‌چینی به صورت کام و زبانه است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

housing7

در نجاری، فرورفتگی‌ای نواری‌شکل که در تخته‌ای بتراشند تا با برجستگی‌ای در تخته‌ای دیگر (زبانه) قفل‌و‌بست شود
اتصال شیار و زبانه شبیه اتصال کام و زبانه است؛ با این تفاوت که در اینجا، عناصر برجسته و تورفته دراز و به صورت شیار و نوار است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen let-in

housing9

«فرهنگ مرزبان - معروف»
کاوی در دیوار برای نهادن مجسمه (کاو= niche)
کاو مجسمه طاقچه یا طاق‌نمایی کوچک یا بزرگ است که برای نهادن تندیس، سردیس، یا هر نوع دیگری از مجسمه می‌سازند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»