واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
lane
انگلیسی
lane
4
{ معادل }
فا
خط عبور
در خیابان و بزرگراه و جاده، معبری که برای هدایت تردد وسایط نقلیه در یک صف، با خطکشی مشخص میشود.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
حرکت وسایط نقلیه در یک خط عبور موجب تسهیل تردد و کاهش تصادم میشود.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
lane
1
{ معادل }
فا
کوچه
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
خیابان
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
alley
1
مترادف است با
en
close
1
lane
2
{ معادل }
فا
جادهی باریک
جادهی کمعرض، معمولاً در روستا یا حومهی شهر
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
با آنکه در توسعهی تهران، بسیاری از روستاهای پیرامون در شهر ادغام شده است، وجود برخی از جادههای باریک در برخی از محلات یادآور پیشینهی روستایی آنهاست.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
lane
3
{ معادل }
فا
پیادهرو
۱
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
راه ورودی
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
sidewalk
مترادف است با
en
walk
2
مترادف است با
en
footpath
3
مترادف است با
en
footway
2
مترادف است با
en
pavement
3
lane
5
{ معادل }
فا
خط
۲
مسیر ثابت تردد تاکسی و اتوبوس، بین دو نقطهی معین و ثابت، در داخل یا بیرون شهر.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
تا چند دهه پیش، خط میدان انقلابـ میدان امام حسین (ع) اتوبوس دوطبقه داشت.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»