واژگار

stall

انگلیسی

stall2

اتاق کوچک و محفظه‌مانند
نصب اتاقک دوش در حمام‌ها موجب صرفه‌جویی انرژی می‌شود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

stall1

«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen booth1

stall3

صندلی یا نیمکتی که دسته‌ها و پشتی بلندش آن را از پیرامونش جدا می‌کند
کدیز جایگاهی ویژه است که در کلیسا به روحانیان و همخوانان اختصاص دارد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

stall4

ردیف نشیمن‌گاه کشیشان در محوطه‌ی محراب کلیسا
«فرهنگ مرزبان - معروف»
کدیز مخصوص کشیشان در کلیسا که معمولاً چوبی است و منبت‌کاری دارد
کدیز کشیش در صدر کلیسا قرار می‌گیرد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»

stall5

در تماشاخانه و تالار سینما و نیوشگاه، هریک از مسند(seat)های واقع در ردیف جلو
در نیوشگاه‌ها، مسند ردیف جلو مرغوب است و در سینماها نامرغوب.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»