واژگار

plan

انگلیسی

plan1

«فرهنگ مرزبان - معروف»
نقشه‌ی برش افقی یا نمای سطح فوقانی بنا یا محوطه که ممکن است نشان‌دهنده‌ی کلیات یا جزئیات بنا یا محوطه، یا جایگاه بنا در محوطه و مانند اینها باشد
فایده‌ی اصلی پلان نشان دادن روابط افقی اجزا و پاره‌هایی از بنا یا محوطه است که، بسته به مقیاس پلان، در آن تصویر می‌شود.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم احمد محمد عيسي»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است باen ground plan
مترادف است باen design9
نوعی/مظهری است ازen orthographic projection
همچنین بنگرید بهen elevation2
همچنین بنگرید بهen relevé2

plan2

طرح قالی (به‌طور عموم تا نوع آن مشخص شود).
«فرهنگ مرزبان - معروف»
مترادف است باen floor plan
نوعی/مظهری است ازen orthographic projection
همچنین بنگرید بهen elevation2

plan3

«معجم احمد محمد عيسي»
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»
مترادف است باen drawing1
مترادف است باen design1

plan4

مجموعه‌ای از تصمیمات مبتنی بر اطلاعات و اندیشه و هدفی معین در آبادی و شهر که در نهایت به سیاست‌ها و برنامه‌ها و طرح (۱) و نقشه مبدل می‌شود
تهیه‌ی طرح‌های جامع شهری و منطقه‌ای از وظایف کارشناسان طرح‌ریزی شهری است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
(به‌عنوان فعل)
«واژه‌نامۀ راه و ساختمان و معماری»

plan5

«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen programme
مترادف است باen brief