واژگار
جستجوی واژه
همه
فا
ع
en
it
fr
de
es
footway
انگلیسی
footway
3
{ معادل }
فا
پلِ پیاده
پل مخصوص پیادگان
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
برخی از پلهای پیادهی پرتردد در تهران به پلهی برقی مجهز است.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
walkway
1
مترادف است با
en
footpath
2
footway
1
{ معادل }
فا
پیادهراه
۱
گذرگاه مخصوص پیادگان، بهنحوی که همهی عرض معبر به عبور پیاده اختصاص داشته باشد.
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
بخش صفویِ چهارباغ اصفهان در دههی۱۳۹۰ به پیادهراه تبدیل شد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
walk
1
مترادف است با
en
footpath
1
footway
2
{ معادل }
فا
پیادهرو
۱
گذرگاه مخصوص پیاده، معمولاً در کنار خیابان
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پیادهرو در بسیاری از خیابانهای تهران برای عبور معلولانِ حرکتیْ مناسب نیست.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ معادل }
فا
پیادهرو
۱
«واژهنامۀ راه و ساختمان و معماری»
{ روابط }
مترادف است با
en
lane
3
مترادف است با
en
sidewalk
مترادف است با
en
walk
2
مترادف است با
en
footpath
3
مترادف است با
en
pavement
3
footway
4
{ معادل }
فا
پیادهروِ برجسته
گذرگاهی مخصوص پیادگان که کف آن از اطراف بلندتر باشد و از میان تأسیسات صنعتی، گیاهان، و مانند اینها بگذرد
مثالِ کاربرد واژه در جمله:
”
پالایشگاه کهنه را به موزه تبدیل کرده بودند؛ پیادهرو برجستهای از میان آن میگذشت و تماشای تأسیسات آن را ممکن میکرد.
“
«کارگروه واژهگزینی نوروزگان ۲»
{ روابط }
مترادف است با
en
walkway
2
مترادف است با
en
catwalk
4