واژگار

courtyard

انگلیسی

courtyard5

[صفت] بنایی که میان‌سرا داشته باشد
کثرت بناهای میان‌سرادارْ ویژگی بارز بیشتر شهرهای تاریخی جهان اسلام است.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen court5

courtyard1

زمینی باز در کنار، در میان، یا محیط بر یک یا چند بنا
در بسیاری از خانه‌های اعیانی اواخر دوره‌ي قاجاریان، حیاطْ میان‌سرا نیست؛ بلکه بنا در میان حیاط نشسته است. در گویش خراسانی و تاجیکی، به حیاط «حولی» می‌گویند.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
«معجم احمد محمد عيسي»
«معجم عاصم محمد رزق»
«معجم عفيف البهنسي»
«معجم علی ثوینی»
محوطه‌ای روباز، معمولاً در میانه‌ی بنا
-
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen central courtyard
مترادف است باen court1
مترادف است باen yard1
نوعی/مظهری است ازen space type

courtyard2

حیاطِ بناهای دینی، مانند مسجد و امام‌زاده، و حیاط بناهای عمومی تاریخی، مانند کاروان‌سرا و مدرسه
صحن کاروان‌سراهای ایران محصور در میان حجره‌هاست.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
حیاط یا محوطه‌ی روباز در بناهای عمومی
«واژه‌نامه‌ی معماری جهان اسلام»
مترادف است باen court2
مترادف است باen sahn
نوعی/مظهری است ازen space type

courtyard3

مترادف است باen court3
مترادف است باen quadrangle3

courtyard4

بنایی که حیاط/ صحن داشته باشد
در تهران قدیم، به خانه‌ي حیاط‌‌دار «حیاط» می‌گفتند. در عکس هوایی شهرهای ایران، بافت‌های تاریخی را می‌توان از روی بناهای حیاط‌دار و صحن‌دار آنها شناسایی کرد.
«کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ۲»
مترادف است باen court4