”The government offered sanctuary to the refugees.
دولت پناهگاهی در اختیار پناهندگان گذاشت.
There was a sanctuary of political refugees behind the hospital.
در پشت بیمارستان، پناهگاهی برای پناهندگان سیاسی قرار داشت.“
هر بنای دینی؛ مانند مسجد، کلیسا، معبد، مقبرهی مطهر
”That would explain why the walls around the Sanctuary are in ruins.
از اینجا معلوم میشود که چرا دیوارهای پیرامون بقعه ویران شده است.
در فارسی امروز، به بقعههای امامان و امامزادگان آستان مقدس یا عتبهی عالیه میگویند.
در بسیاری از مواقع در طی تاریخ، بقعهها حتی با تغییر دین مردم قداستشان را حفظ کردهاند؛ مثلاً برخی از مساجد را بر جای آتشکدهها یا کلیساها ساختهاند، یا برخی از مزارهای امامزادگان را بر جای معابد آناهیتا.“
مقدسترین فضا، یا قسمتی از فضا، در بناهای دینی که مؤمنان حرمت آنجا را بیشتر پاس میدارند و ورود بدانجا آداب و شروط و محرّماتی دارد؛ مانند صدر کلیسا، نمازگاه مسجد، حریم قبر و ضریح در مقبرهی اولیا
”The tourists are forbidden to enter the sanctuary of the temple.
ورود جهانگردان به حرم معبد ممنوع است.
“
صدر کلیسا از آن حیث که حرم یا مقدسترین قسمت کلیساست
”حرم کلیسا و صدر کلیسا از لحاظ عینی یک چیزند؛ به عبارت دیگر، به صدر کلیسا از آن جهت که حرم است حرم کلیسا میگویند.
حرم کلیسا و صدر کلیسا دو مفهوم متفاوتاند که مصداقشان یکی است.“